کد مطلب:43874 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:18

گنجینه پرسمان » خانواده و زندگي

خانمم خيلي تمايل دارد من شنونده خوبي باشم و هميشه پاي صحبتهاي ايشان باشم و من متأسفانه چنين عادتي نداشته و ندارم و همين باعث اختلاف شده است و اصلاً عادت ندارم در خانه باشم به دليل مشغله كاري و فوق برنامه در بيرون از منزل. خواهشمند هستم بفرماييد چگونه با تمرين به حد اعتدال برسم زيرا احساس مسئوليت بيرون از منزل من بسيار زياد است؟

آيا تا به حال فكر كردهاي چرا احساس مسئوليت نسبت به بيرون از منزل و كارهاي خارج از خانه زياد است؟ اگر فكر نكردهاي پس از وصول اين نامه دربارهاش فكر كن آيا واقعاً احساس مسووليت است؟ آيا آن چيزهايي كه برايش احساس مسئوليت ميكني واقعاً ارزشمندتر از همسر و همدم و هم نشين و هم راز و غم خوار و همه چيز تو هستند؟ به نظر نميرسد كاري بيش از حد ضرورت براي اداره خانه و خانواده از همسر انسان ارزشمندتر باشد؟ مگر كاري كه مربوط به حقوق واجب الهي باشد تازه آن هم قابل بحث است؟ آيا اگر همسرت حالش بد بشود و مؤذن هم اذان بگويد و احتمال بدهي اگر او را به درمانگاه نرساني ممكن است از بين برود؟ شما چه كار ميكني اول او را به درمانگاه ميرساني يا نماز اول وقت ميخواني؟ اگر خشك مقدسي بكني و اول نماز بخواني خداوند راضي نيست و اگر اول همسرت را به درمانگاه ميبري كه حتماً چنين است، شما همسرت را بر فرمان خدا ترجيح دادهاي آيا كارهاي بيرون از خانه مهمتر از فرمان خداست كه حتي اگر موجبات ناراحتي همسرت را فراهم كند باز هم آنرا ترجيح ميدهي؟

بنابراين احتمال ميرود اين سخن كه در برابر كارهاي بيرون از منزل احساس مسئوليت ميكني(حتي بيشتر از همسرت) نوعي توجيه باشد، شايد علت آن تأمين معاش باشد اگر اين دليل باشد، آيا نميتواني به طور منطقي با همسرت صحبت بكني كه براي آينده زندگيات لازم است تلاش بيشتري بكني. در اين صورت نيز آيندهاي كه بخواهد با كدورت يار و همراه و غمخوار انسان فراهم بشود و زندگي شيرين را تلخ كند آيا آينده خوب و شيريني است. گاهي ما مردان براي فرار از محيط خانه و خانواده توجيهاتي از قبيل احساس مسوؤليت، آينده زندگي و ... ميآوريم. آيا تا بحال با خودت فكر كردهاي چرا حاضر نيستي در كنار همسرت بنشيني و عيش و عشرت داشته باشيد؟ آيا تا بحال فكر كردهاي كه برخي براي ناز و غمزه يارشان ساعتها و روزها و ماهها وقت صرف ميكنند. بسياري از جوانان در كوچه و خيابان پرسه ميزنند و به لبخند و كلامي از معشوق خودشان قانعاند. گاهي ساعتهاي متمادي ميگردند و ميچرخند و ... گاهي سرهاي خودشان را براي لحظه يا لحظاتي



در كنارمعشوقه به باد ميدهند؟ آيا فكر كردهاي كه رفتارت غير فطري است و بايد ريشهيابي بشود. انسان از مؤانست با همسرش سير نميشود و اگر اقتضائات زندگي نبود دوست داشت دايماً در كنارش باشد ولي اقتضائات زندگي اجتماعي چيز ديگري است ولي آيا اين اقتضائات تا آنجاست كه زن مورد عشق قرار نگيرد. دوست عزيز زن به طور فطري دوست دارد همسرش به او ابراز عشق ومحبت بكند و عدم ابراز مؤدت و محبت به زن بدترين شكنجه است شما حاضري همسر خوبت را با شلاق بيمحلي وكم محلي شكنجه كني؟ قدري تأمل كن، خود پاسخ خويش را خواهي يافت، توصيه ميكنم كتاب نظام حقوق زن در اسلام وكتاب مسأله حجاب هر دو از شهيد مطهري را بخوان.